نشست بصیرتی پیرامون قطعنامه ایران و عراق بعد از آزاد سازی خرمشهر - دانشگاه کوثر
نشست بصیرتی پیرامون قطعنامه ایران و عراق بعد از آزاد سازی خرمشهر
با تلاش امور فرهنگی و اجتماعی دانشگاه " نشست بصیرتی پیرامون قطعنامه ایران و عراق بعد از آزاد سازی خرمشهر" با حضور سرهنگ امیری"مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس" و سخنران این نشست، اساتید، کارکنان و دانشجویان در سالن اجتماعات این دانشگاه برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه کوثر، سرهنگ امیری"مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس" سخنران این نشست مباحثی در خصوص قبل از انقلاب اسلامی، تسخیر لانه جاسوسی و جنگ تحمیلی مطرح نمود.
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت:" انقلاب اسلامی نتیجه همراهی و هماهنگی همه گروههای مبارز ملت ایران از جمله خودمختارطلبها، کمونیستها، دموکراتها و مذهبیون بود که علیرغم برخورداری از اهداف و برنامههای مختلف، همگی تحت رهبری امام خمینی(ره) به مبارزه با رژیم شاهنشاهی پهلوی تا سرنگونی آن ادامه دادند و هریک به نوبه خود در سرنگونی رژیم و تحولات پس از آن نقش آفرین بودند.
وی افزود: «استقلال» و «نفی سلطه و وابستگی»، یکی از ارکان مهم مکتب سیاسی امام خمینی رحمهاللهعلیه است و از «محکمات» و «اصول ثابت» اندیشهی امام خمینی رحمهاللهعلیه محسوب میشود.
در جریان نهضت شکوهمند اسلامی، مردم ایران و نیز حضرت امام رحمهاللهعلیه در جایگاه رهبری نهضت، همواره بر عدم وابستگی قیام مردمی ملت ایران به ابرقدرتهای شرق و غرب تأکید مینمودند. این امر در مقطعی که تصور غالب بر محال بودن وقوع انقلابهای اجتماعی بزرگ بدون یاری جستن از دو بلوک شرق و غرب (آمریکا و شوروی) بود، با مخالفت بسیاری از مبارزان کمونیست و ملیگرا روبهرو شد، چراکه آنها معتقد بودند غلبه بر نظام مسلح پهلوی با دست خالی و بدون حمایت حامیان خارجی امکانپذیر نیست. ایشان میفرمودند: «تمام انقلاباتی که واقع شده است، یک وابستگی به شرق و غرب داشته است لیکن انقلاب ایران، انقلاب غیروابسته است .
بی تردید همین برداشت از نه شرقی نه غربی بود که برخی را واداشت تا اعلام کنند:
"با استقلال در سیاست، یقیناً زمینه ساز جریان سومی در جهان خواهیم بود و این دوقطبی بودن جهان به طورکلی شکسته می شود و ما به عنوان قطب سوم مطرح خواهیم شد."
سیاست نه شرقی نه غربی تنها غرب و امریکا را مد نظر نداشت، بلکه در موارد مختلف و متعدد در مقابل شوروی نیز به اجرا گذاشته شد که ازجمله میتوان به انحلال حزب توده ایران، دستگیری کلیه سران و اعضای فعال این حزب و اخراج هیجده تن از اعضای سفارت شوروی از ایران به اتهام دخالت در امور داخلی کشور اشاره کرد. اما از آنجا که دخالت امریکا و نفوذ و سلطه آن بر رژیم شاهنشاهی در ایران بیشتر بود، اجرای این سیاست به این صورت نمود یافت که امریکا و منافع آن در ایران را هدف گرفته است.
وی ادامه داد: تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان 1358 توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که با اسارت گرفتن 53 نفر از جاسوسان آمریکا به پایان رسید آن چنان ضربه ای به حیثیت آمریکا وارد کرد و سیاستهای استعمار گرانه آنها را از هم پاشید که کاخ سفید را بر آن داشت که به هر نحو ممکن این مساله را حل کند. بنابراین آمریکا در گام اول با اقدامات دیپلماتیکی خود به تحریم روابط سیاسی و اقتصادی ایران زد و در گام دوم طرح تجاوز نظامی به جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرارداد.
خلاصه اینکه برخورد با جاسوس خانه آمریکا در تهران که با اراده انقلابی دانشجویان مسلمان انجام پذیرفت، کاخ سفید را برای فرار از کابوس این ماجرای تحقیرآمیز با سردرگمی های زیادی مواجه نمود.
امریکا با طراحی عملیاتی پیچیده و دقیق برای حمله نظامی به ایران، به بهانه رهاسازی جاسوسهای مستقر در محل سفارت روی آورد : آمریکاییها با غرور و اطمینان ناشی از پیش بینی نیروی انسانی کارآزموده و تجهیزات مدرن و کارآمد در شبانگاه پنجم اردیبهشت ماه سال 1358 در حالی که خود را بر زمین طبس میدیدند، در اوج حیرت و ناباوریها با وقوع طوفان شن و برخورد بالگردهای متجاوز به یکدیگر، شکست سنگین و غیرقابل تصوری را متحمل گردیدند و سرانجام با لغو عملیات مجبور به فرار از خاک ایران شدند.
سرهنگ امیری اذعان داشت: 31شهریور 1359 با حمله هوایی عراق به چند فرودگاه ایران و تعرض زمینی همزمان ارتش بعث به شهرهای غرب و جنوب ایران، جنگ 8 ساله حکومت صدام حسین علیه ایران آغاز شد. این جنگ در حالی شروع شد که مردم ایران دوران نقاهت پس از انقلاب را میگذراندند و طبعاً به بازسازی کشور و آرامش و سازندگی میاندیشیدند. نیروهای مسلح نیز به دلیل آن که انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگی چندانی برای رویارویی در یک نبرد بزرگ برخوردار نبودند. به همین دلایل، نظامیان عراق در ماههای اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزی را در غرب و جنوب ایران تصرف کنند.
عراقیها در خلال جنگ، تمام قوانین ومقررات بینالمللی را زیر پا گذاشتند: پیمان الجزایر، پیمان منع کاربرد سلاحهای شیمیایی، پیمان منع حمله به اماکن مسکونی، پیمان مربوط به ضرورت رفتار انسانی با اسیران جنگی، پیمان مربوط به ضرورت امنیت هوانوردی، پیمان مربوط به امنیت دریاها، و دهها و صدها نمونه دیگر از پیمانها، مقررات و قوانین معتبر بینالمللی در خلال جنگ تحمیلی از سوی عراقیها به زیر پا گذارده شد. در خلال جنگ تحمیلی، عراق از حمایت مالی و سیاسی بینالمللی برخوردار بود. فرانسه، شوروی، انگلستان و چین درصدر صادر کنندگان اسلحه مورد نیاز عراق قرار داشتند، آلمان تأمین کننده عمده جنگ افزارهای شیمیایی عراق بود و دولتهای عرب حوزه خلیج فارس تأمین کننده عمده نیازهای نفتی، مالی و ترابری عراق بودند.
وی ادامه داد: ایمان و اعتقاد راسخ رزمندگان ایران به حقانیت انقلاب اسلامی و موج عظیم مردمی که در قالب «بسیج» برای دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران طی 8 سال دایماً حضور خود را در جبهه حفظ کردند، بزرگترین سرمایه انقلاب و نظام بود و مهمترین نقش را در توقف ماشین جنگی عراق بر عهده داشت. قطعنامه 598 نیز عاری از اشکال نبود اما نسبت به سایر قطعنامههای منتشره، مواضع بیطرفانهتری داشت و جمهوری اسلامی ایران علیرغم بیمیلی اولیه سرانجام در تیر 1367 آن را رسماً پذیرفت. روز 29 مرداد 1367 از سوی سازمان ملل آتش بس اعلام شد و به تدریج آتش جنگ در جبههها خاموش گردید. با این همه هنوز اکثر بندهای قطعنامه 598 اجرا نشده است. به این ترتیب جنگی که در 31 شهریور 1359 توسط همة ظالمان جهان و به دست صدام بعثی به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد، بدون دستیابی آنان به اهدافشان، در تابستان 1367 به پایان رسید.
در پایان تعدادی از اعضای هیأت علمی دانشگاه سؤالات خود را مطرح نمودند.